ایران این وبلاگ در مورد ایران و تاریخچه استان های ان است .(مازندران و تهران و خراسان رضوی و ...) دوشنبه 94 فروردین 17 :: 2:55 عصر :: نویسنده : mahdi rezaei
تاریخ زنجانوجه تسمیهبراى شهر زنجان چند وجه تسمیه بیان کردهاند. برخى را عقیده بر این است که چون نام شهر زنجان برگرفته از رودخانه زنجان چاى مىباشد، زنجان نام گرفته است. وجه تسمیه دیگر اینکه نام این شهر زرنگ بوده است و به مرور به زنگ تغییر یافته است. زرنگ به معنى کوهى است که بسیار محکم و سخت است و از آن تیر و نیزه مىسازند. همچنین زنگ را سرکوه و قله هم مىگویند. وجه تسمیه دیگر اینکه درگذشته این سرزمین محل اسکان بردگان و زنگیان بوده و به همین دلیل به زنگان معروف است و با ورود اعراب به زنجان تغییر یافته است. برخى نیز مىگویند که این شهر در دوره ساسانى زندیگان نام داشته است و به دلیل کاربرد زیاد کوتاه شده و در دوره چیرگى اسلام زنگان نام گرفته است و توسط اعراب به زنجان تغییر یافته است. لازم به ذکر است که به این استان، خمسه نیز مىگفتهاند و علت این نام گذارى نیز این بوده که این منطقه از پنج بلوک ابهر رود، خرا رود، زنجان رود، ایج رود و سجاس رود تشکیل شده است. پیشینه تاریخى آثار بدست آماده از مناطق مختلف این استان حکایت از آن دارد که در حدود سى هزار سال قبل جماعتهاى بشرى در این ناحیه سکونت داشتهاند. در هزاره سوم و دوم و اول پیش از میلاد نیز در این ناحیه تمدن شکوفا و دیرپاى ایرانى وجود داشته است. آثار بدست آمده حکایت از ارتباط و پیوند تمدن این ناحیه با دامغان و کاشان و دیگر مناطق را دارد. شواهد تاریخى نشان مىدهد که تا اوایل نیمه اول هزاره اول پیش از میلاد در این منطقه حکومت مشخصى وجود نداشته است و مردم این منطقه عمدتا به دامدارى و کشاورزى مشغول بودهاند و امنیت نسبى بر منطقه حاکم بوده است. در قرنهاى هفتم و هشتم پیش از میلاد به علت جنگهاى ممتد منطقهاى، تمدن در این ناحیه به شکوفایى درخور و قابل توجهى دست نیافته است. رویدادها و حوادث تاریخی در ادوار مختلفقبل از اسلامدوره هخامنشیان هخامنشیان گروهى از پارسها بودند که از نواحى کوهستانى پارسوا به طرف دشتهاى سوزیان حرکت کردند و به تدریج با اقوام بومى آن نواحى یعنى کاسىها و انزانىها درآمیختند. هخامنشیان از سال 675 تا 330 ق.م بر این نواحى حکومت کردند. عظمت امپراتورى هخامنشیان در دوره کوروش دوم بوده است. وى در سال 558 ق.م به حکومت رسید و در نتیجه پیروزىهاى پى در پى امپراطورى بزرگى را برپا نمود. وسعت این امپراطورى از هلسپون تا دوزهاى هند کشیده مىشد. در دوره هخامنشیان در منطقه زنجان تمدن و فرهنگ شکوفایى وجود داشته است. اطلاعات بیشترى درباره حوادث تاریخى این منطقه وجود ندارد و تاریخ این دوره زنجان تا حدود زیارى مبهم مىباشد. دوره اشکانیان پس از حکومت اسکندر و جانشینان او (سلوکیان) اشکانیان به پادشاهى ایران رسیدند و بیش از 470 سال بر این سرزمین پادشاهى نمودند. اشکانیان در طول تاریخ ایران طولانىترین حکومت را داشتهاند. از سال 250 قبل از میلاد تا 224 میلادى این خاندان بر ایران حکومت راندند. اولین پادشاه این سلسله اشک اول و آخرین آنها اردوان پنجم بوده است. دوره اشکانیان، دوره جنگ ایران با روم و یونان بود و گاهى امپراطورى ایران روم را شکست مىداد و زمانى نیز رومیان بر ایرانیان پیروز مىشدند. از حوادث تاریخى این دوره در زنجان، اطلاعاتى وجود ندارد و همین قدر معلوم است که فرهنگ و تمدن در درههاى زنجان رود و قزل اوزن از رونق زیادى برخوردار بوده است. دوره ساسانیان آخرین سلسله شاهنشاهى ایران پیش از اسلام ساسانیان هستند که از حدود 226 تا حدود 652 م. در ایران حکومت نمودند. بنیان گذار حکومت ساسانیان اردشیر بابکان است که در سال 226 م. ضمن شکست اردوان پنجم و تسخیر تیسفون به پادشاهى ایران رسید. بنا به روایتى در دوره اردشیر بابکان شهر زنجان ساخته شده است. در دوره ساسانیان نیز این منطقه از شکوفایى و رونق به سزایى برخوردار بوده است و آتشکدههاى مختلفى در این منطقه وجود داشته است. همچنین در این دوره شهر ابهر به وسیله شاپور ذوالاکتاف ساخته شده است. در دوره ساسانیان منطقه ابهر رود تحت تسلط خاندان مهران یکى از هفت خاندان مهم حکومت گر ایران قرار داشت. معروفترین افراد این خاندان عبارتند از: شروین دشتبى، بهرام چوبین، پیران گشنب گریگور یوس و سیاوش رازى. دوره اسلامىمنطقه جغرافیایى زنجان در زمان خلافت عثمان در سال 24 ه .ق به دست براء بن عازب سردار معروف عرب فتح گردید. در زمان حمله اعراب به این منطقه به غیر از حوزه رودخانه قزل اوزن در طارم علیا و شهر زنجان، سایر نواحى بدون جنگ و خونریزى اسلام را پذیرفتند. در زمان حمله سپاه عرب به نواحى مختلف زنجان مغیرة بن شعبه والى کوفه بود. وى براء ابن عازب را والى قزوین نمود و او را روانه آن دیار نمود. براء به همراهى حنظلة بن زید الخلیل حرکت کرد و به ابهر رسید. در دژ ابهر با مقاومت مردم روبرو گردید و با آنها به جنگ پرداخت. پس از چند روز درگیرى، سرانجام مردم ابهر امان خواسته و تقاضاى صلح نمودند و براء نیز با خواسته آنها موافقت نمود و بدین وسیله مردم ابهر نیز تن به حکومت اعراب دادند و اسلام را پذیرفتند. حکومت علویان در زمان حکومت عباسیان، گروهى از علویان (فرزندان و نوادگان امام حسن علیهالسلام) معترض حکومت آنها شدند. با تعقیب آنها از سوى خلفاى عباسى علویان نقاط مختلف از جمله مازندران و گیلان و پشت کوههاى البرز پناه بردند. در سال 250 ه .ق حسن ابن زید ملقب به داعى کبیر (داعى الحق) به همراهى مردم، طاهریان را شکست داد و سلسله علویان طبرستان بنیاد نهاد که تا هنگام برپایى سلسله قاجار در طبرستان و گیلان حکومت کردند. در سال 251 ه .ق جستان بن وهسودان به حکومت دیلمان رسید و با حسن بن زید مشهور به داعى کبیر بیعت نمود و براى حمله به رى از داعى کبیر کمک خواست. داعى کبیر نیز دو تن از سرداران خود به نامهاى احمد بن عیسى و قاسم بن على را به کمک او فرستاد. جستان نیز حسن ابن احمد کوکبى را با خود همراه نمود و در سال 252 به رى هجوم آوردند. در این زمان حکومت رى در دست طاهریان بود و عبدالله بن عزیز از سوى آنها بر این منطقه حکومت مىکرد. با حمله جستان، عبدالله بن عزیز فرار کرد و مردم رى با دادن دو هزار درهم با آنها صلح نمودند. جستان، احمد بن عیسى را بر آن ولایت گمارد و خود به قزوین و زنجان رفت و آن دو شهر را گشود. در سال 253 ه .ق سپاه خلیفه به زنجان و قزوین حمله ور شد و کوکبى نماینده جستان در حوالى قزوین از موسى بن بغا، فرمانده سپاه خلیفه عباسى شکست خورد و به رودبار گریخت و دو شهر زنجان و قزوین بدست سپاهیان خلیفه افتاد. در سال 259 ه .ق جستان براى باپسگیرى این دو شهر تلاش نمود که بى نتیجه ماند. حکومت آل مسافر (کنگریان) مسافران یا کنگریان دودمانى از امراى محلى در ناحیه کوهستان غرب البرز و آذربایجان و اران و ارمنستان بودند. اولین فرد از این خاندان فردى به نام اسوار مىباشد. اسوار پدر زن وهسودان بن جستان از فرمانروایان آل جستان مىباشد. سلار پسر اسوار در اواخر سده سوم بر شمیران دست یافت. دو فرزند وى، مرزبان آذربایجان را فتح کرد و وهسودان در شمیران باقى ماند و بر تارم دست یافت. رکن الدوله دیلمى در سال 355 ه .ق تارم را از دست وهسودان بیرون آورد. وهسودان اندکى بعد، آنجا را بازپس گرفت. پس از وهسودان فرزندش نوح بر آن نواحى حکومت راند و پس از او فخر الدوله دیلمى حکومت آنجا را بدست گرفت. پس از مرگ فخر الدوله در سال 387 ه .ق یکى از نوادگان وهسودان به نام ابراهیم بن مرزبان بن اسماعیل بر تارم، زنجان، ابهر و سهرورد دست یافت. هر چند که ابراهیم قواى غزنوى را از قزوین بیرون راند و بر مسعود غزنوى پیروز شد، اما سرانجام خراجگذار غزنویان گردید. پس از او فرزندش جستان به حکومت رسید و با تسخیر قزوین توسط سلجوقیان، وى نیز فرمانگزار سلجوقیان گردید. مسافریان تارم تا چندین دهه تحت حکومت سلجوقیان به فرمانروایى این ناحیه ادامه دادند. دوره زیاریان دولت زیاریان در اوایل قرن چهارم هجرى بدست مرداویج در مغرب متصرفات سامانیان تشکیل شد. مرداویج از سرداران اسفار بن شیرویه بود. اسفار با قدرت یافتن در گرگان و طبرستان توانست مازندران را فتح کند. اما ماکان کاکى سردار امیر نصر سامانى بر او تاخت. سرانجام با شکست اسفار در سال 315 ه .ق، وى به خراسان فرار کرد. اما پس از چندى به همراه مرداویج به طبرستان تاخت و آنجا را فتح نمود و سپس به رى، قزوین، زنجان و قم حمله کرد و بر آنها مسلط گشت. در زمان حمله اسفار به زنجان حسن قاسم علوى بر آنجا و رى و قزوین و ابهر حکومت مىکرد که در نتیجه حمله اسفار، مغلوب او گردید. پس از فتح زنجان آنجا به اقطاع مرداویج درآمد. مرداویج نیز در اثر اختلاف با اسفار به زنجان رفت و از آنجا به قزوین تاخت و سرانجام پس از وقایع مختلف اسفار نیز مجبور به فرار شد و در سال 315 یا 316 ه .ق در طالقان به قتل رسید. مرداویج در سال 319 ه .ق شهرهاى مختلفى را تصرف کرد و مرزهاى حکومت خود را تا مغرب ایران گسترش داد. با گسترش دامنه حکومت مرداویج، مقتدر، خلیفه عباسى به وحشت افتاده و سپاهى را به مقابله با او فرستاد و مرداویج ضمن شکست سپاه خلیفه دامنه فتوحات خود را تا حدود عراق عرب رسانید و زمینه تشکیل سلسله آل زیار را فراهم ساخت. در سال 320 ه .ق خلیفه منشور حکومت آذربایجان، ارمنیه، قم و نهاوند را به او داد. او سرانجام در سال 323 ه .ق به دست غلامان ترک خود کشته شد. آل بویه آل بویه از سال 320 ه .ق تا 477 ه .ق در ایران حکومت کردند. خاندان بویه ابتدا در خدمت ماکان کاکى سردار امیر نصر سامانى بودند. پس از مرگ او، وارد سپاه مرداویج شدند. بین على عمادالدوله و مرداویج اختلاف افتاد و در سال 321 ه .ق عمادالدوله بر اصفهان مستولى گردید و ارجان و رامهرمز و فارس را نیز متصرف گردید. در سال 322 ه .ق شیراز را گرفت. بعد از آن با مردوایج صلح نمود. بعد از مرگ مرداویج در سال 323 ه .ق، حسن رکن الدوله مأمور فتح عراق عجم گردید و احمد معز الدوله به تسخیر کرمان پرداخت و در سال 334 ه .ق بغداد را نیز متصرف شدند. قلمرو حکومت حسن رکن الدوله با قلمرو وشمگیر بن زیار هم مرز بود. جنگهایى بین آنها روى داده است و غالبا رکن الدوله پیروز بوده است. در سال 329 بین رکن الدوله و وشمگیر در زنجان نبردى رخ داد و وشمگیر شکست خورد و زنجان را رها نمود و به طبرستان گریخت و زنجان و ابهر و قزوین بدست آل بویه افتاد. غزنویان در سال 410 ه .ق ابراهیم بن مرزبان بن اسماعیل معروف به سالار، حاکم ابهر، زنجان، سرچهان (صاین قلعه) و شهر زور به قزوین حمله کرد و پس از شش ماه نبرد قسمتى از باروى شهر ویران گردید. در سال 420 ه .ق سلطان محمود غزنوى پس از دستگیرى مجد الدوله دیلمى و فتح رى، مرزبان بن حسن را مأمور سرکوب سالار نمود و سپاه او موفق به عقب راندن سالار از قزوین شدند. سال بعد مجددا حاکم زنجان (سالار) قزوین را اشغال نمود. مدتى بعد سالار در نبرد با سلطان مسعود در قلعه سرچهان (صاین قلعه) اسیر شد و فرزند او خراج گزار حکومت غزنویان گردید. سلجوقیان سلاجقه طایفهاى از ترکمانان غز هستند که در حدود سال 375 ه .ق از ترکستان به ماوراء النهر مهاجرت کردند و از سال 416 به بعد پیوسته سرزمین غزنویان را مورد یورش قرار دادند تا آنکه سرکردگى سلاجقه بزرگ پس از سلجوق به نوادگانش داود و طغرل رسید. طغرل در سال 431 در دندانقان، غزنویان را شکستى سخت داد و پس از آن در قصر شادیاخ در اطراف نیشابور به پادشاهى ایران رسید. طغرل سلجوقى پس از فتح خوارزم در سال 434 ه .ق قزوین، ابهر، زنجان، دیلم و طارم را به زیر فرمان خود آورد. پس از مرگ طغرل آلب ارسلان و پس از او ملکشاه به پادشاهى رسیدند. در زمان ملکشاه سلجوقى ابهر، زنجان، رودبار، قزوین، الموت و طارم در اقطاع امیر قماج حاجب سلطان قرار داشت. در دوره سلجوقى، مرکز قدرت در بغداد و اصفهان بود و حاکمان محلى شهر زنجان در شهرهاى مذکور تعیین مىشدند. از ابتداى قدرت سلطان سنجر سلجوقى بین او و برادر زادهاش مغیث الدین محمود جنگ درگرفت و محمود ضمن شکست به خدمت سلطان سنجر درآمد و سلطان سنجر نیز حکومت عراق عجم (از جمله زنجان و ابهر) و آذربایجان و اران و ارمنستان و برخى نواحى دیگر را به او داد. در اوایل سلطنت سنجر در نواحى غرب ایران نیز سلسله سلاجقه غرب ایران به مرکزیت همدان شکل گرفت و فرزندان مغیث الدین از سال 511 تا 590 ه .ق در آن حکومت کردند و در اوائل شهرهاى زنجان و ابهر نیز به وسیله آنان اداره مىشد. در سال 590 ه .ق حکومت سلسله سلاجقه غرب ایران به وسیله تکش خوارزمشاه از بین رفت ولى زنجان بعد از سال 556 ه .ق بدست سلسله سلاجقه آذربایجان افتاده و سلسله مذکور تا سال 591 ه .ق بر زنجان حکومت کردند. موضوع مطلب : پیوندها
لوگو آمار وبلاگ
|
||